نازنین فروغی: واژهی «عامه» در کتابخوانی، دربرگیرندهی آحاد مردمی است با سلیقهای متمرکز با موضوعی موردپسند اکثریت. یک نویسنده زمانی موفق است داستانی بنویسید که اکثریت افراد کتابخوان با آن ارتباط برقرار کنند. «یاسمن خلیلیفرد» بعد از چاپ سومین کتاب حوزهی داستانی و یک کتاب تخصصی در زمینهی سینما نشان داده که در زمرهی نویسندههایی است که میداند مخاطب اکثریت را چطور راضی نگه دارد. او برای اکثریتی مینویسد که دغدغهی خواندن داستان دارند نه صرفاً گذران وقت، در نظر گرفتن سلیقهی همین اکثریت همیشه با چیزی که نویسنده نوشته همسو نیست. نویسنده در مورد نوع ادبیاتی که در تازهترین اثرش «بنفش مایل به لیمویی» به کار برده توضیح میدهد؛ قصهگویی برایش خیلی مهم است و دوست دارد در قالب یک فرم درست و ساختار متناسب یک قصه را سلیس بیان کند. او عقیده دارد درستش این است یک نویسنده بداند تکنیکهای نوشتن یعنی چه. اگر نویسندهای تکنیک را نشناسد و نداند درواقع اصول اولین و بنیادین داستان چیست، نمیتواند داستان خوبی بنویسد. از نظر خلیلیفرد استعداد، علاقه و پشتکار ِ صرف نمیتواند تعیینکننده باشد و طبق این نظر مشاهده شده در تمام رمانهایش رعایت اصول داستاننویسی بیشتر از رمان قبلی شده. موقعیت و جغرافیای داستانی یکی از اصلهای مهم در داستاننویسی داشتن اطلاعات جامع و کافی از موضوعی است که نوشته شده. داشتن تسلط کافی روی جغرافیای منطقهای که داستان در آن روایت میشود، یکی از مهمترین فاکتورهای داستانی است ولی دلیل خوب از آب درآمدن یا به عبارتی موفقیت صفر تا صد کار نیست؛ مهم است ولی همهی ماجرا نیست. جغرافیای «بنفش مایل به لیمویی» مربوط به کشور فرانسه و شهر پاریس است. خلیلیفرد در توصیف ا, ...ادامه مطلب
«سیده کوثر مرتضوی شاهرودی» بانوی ۳۵ ساله گلستانی است که «شرایط اقتصادی» را بهانه تک فرزندی و یا نداشتن فرزند نکرد و چندفرزندی را چاشنی مادرانه های خود کرد. , ...ادامه مطلب
معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان با اشاره به پیشتازی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در انتصاب مدیران جوان و جوان گرایی، گفت: نیمی از مدیران دولت سیزدهم متولد دهه۶۰ هستند. , ...ادامه مطلب
دختران و پسران دهه 60 ویژگی های خاصی دارند، که آنها را بیش از دهههای دیگر معروف کرده است. جوانان امروز و كودكان ديروز ،دهه شصتي هايي كه به قول خودشان نسل سوخته جامعه ايراني به شمار مي آيند و از همه چيز و همه كس ناراضي و شاكی هستند اما چرا ؟آيا نارضايتی آن ها صحيح است؟ در عصری كه امروز در آن قرار داريم اگر توجه جدی به معظلات نسل جوان و ایجاد فضای مناسب و پر امید به این افراد نشود به طور قطع شكاف هايي در جامعه به وجود مي آيد. در سال هاي اخير بسياري از جوامع ميل بسياري به سرمایه گذاری براي این قشر دارند اما متاسفانه توجه بِه اين موضوع در جامعه ما کمرنگ بوده و یا به آن توجه نمي شود و يا بهتر است بگوييم به برخي از آنها چرا كه با گفت و گويي ساده با آنها متوجه مي شويد كه جوانان خود را به دو گروه دهه شصتي ها و هفتادي ها تقسيم كرده اند. گراني،عدم داشتن شغل مناسب،سختگيري هاي مجدانه والدين براي ازدواج،نداشتن شرايط براي تهيه ي مسكّن از جمله مواردي هستند كه اين جوانان به آن معترض بوده و به گفته ي خودشان درس و ادامه تحصيل تنها سرگرمي و اميد به زندگی آن ها شده است. کودکان دهه شصتي معروف به نسل سوخته ، نسلي كه هم اكنون به جواناني تبديل شده اند كه به قول خودشان خيلي از لذت هاي دنيوي نصيبشان نشده و اكنون دهه هفتادي ها به جبران كمبودهايي كه آن ها داشته اند با تمام وجود إمكاناتي كه براي اين نسل وجود دارد تلافي تمامي سختي هايي كه دهه شصتي ها متحمل شدند را به جا مي آورند. دهه شصتیهای هميشه معترض و دهه هفتادیهای همه جا حاظر امير ، ليلا، سياوش،عليرضا و سيمين هاي بسياري هستند كه وقتي پاي درد و دلشان مي نشينيم اينگونه زبان مي گشايند حدود ٢٠ يا ٣٠ سال گذشته کودکانی چشم به جهان گشودند كه اطلاعات زيادي از جنگ و خونريزي و درگيري نداشتند اما در سنين بسيار پايين و أوج نوجواني كه بايد به تفريح و سرگرمي مشغول مي شدند ، خود را البته با ميل و اشتياق در لباس رزم و در جبهه هاي جنگ يافتند،نوجوانان ١٣ -١٤ ساله اي كه يك شبه بزرگ شدند و به بزرگ مردان غيور و مثال زدني تبديل شدند ، رشد كودكاني از جنس موشک و خمپاره. روزگاری كه درگیر جنگ تحمیلی بودیم و دلبستگی به جز چند عروسک و فرار به انباری که برای فرار از موشک صدام به آن پناه می بردیم و در آن مدت شنواي قصه هاي زيباي مادربزرگ بوديم نداشتیم. انباري هايي كه, ...ادامه مطلب