به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، «شبی که امام در بیمارستان برای آخرین بار بستری شدند و منجر به رحلتشان شد شب خیلی عجیبی بود. ساعت نه شب بود. امام پس از معاینه از اتاق بیرون آمدند و با خانمشان رو دررو شدند. با حالتی خاص به خانمشان گفتند خداحافظ. همسر امام از راهی که از خانهشان به بیمارستان باز بود رفت و آمد داشتند. پس از ملاقات با امام در حال بازگشت به خانهشان بودند که امام دوباره دستشان را به سینهشان گرفتند و بلند گفتند خانم خداحافظ شما! انگار میدانستند که دیگر برنمیگردند.» جملات بالا بخشی از کتاب «عیسای روح الله» خاطرات حاج عیسی جعفری(خادم امام) به تدوین محمدعلی صدر شیرازی که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. عیسی جعفری، خادم امام(ره) در سال 1306ه.ش در روستای ابرجس متولد شد. روستا بین استان قم و شهر کهک و روستای کرمجگان قرار دارد. خادم امام درباره زندگی خود مینویسد: «مدتی در تهران سکونت داشتیم سختیهای بسیاری را به خاطر مستاجری متحمل شدیم؛ اما با پول دستمزدی که با دردسر از مرد صاحبخانه گرفته بودم با دکانداری که در خیابان صاحبجم جگر میفروخت شریک شدم.» عیسی جعفری مردی که سعی دارد امام را از سطور کتاب «کشف الاسرار» بشناسد و برای گرفتن کتاب در آن روزگار چنین حکایت میکند: «در سفری که به قم داشتم میخواستم کتاب «کشف الاسرار» امام خمینی را بخرم. نزد باجناقم رفتم و به او گفتم من این کتاب را میخواهم. گفت برو خیابان دارالشفاء نزد یک نفر به نام آقای معلم، از قول من به او بگو و مطمئن باش به تو می&zwn, ...ادامه مطلب