اقتباس تلویزیونی پنج قسمتی اندرو هیگ از رمان سال ۲۰۱۶ ایان مکگوایر، یک
حماسه دریانوردی تاریک و بیرحمانه است. داستان مردانی که در یک کشتی غولپیکر برای شکار وال راهی سفر مشقتباری به سمت آبهای
شمالی میشوند. راهنمای ما در این سفر یک پزشک سابق ارتش با گذشتهای تاریک به نام پاتریک سامنر با بازی جک اوکانل است. سامنر جوانی محترم و بیتجربهای است که در محیطی خصمانه، میان مردان حیلهگر و زمختی که برای بقا میجنگند، محاصره میشود. البته بنظر میرسد که پاتریک انگیزهای پنهانی برای این سفر مخاطرهآمیز دارد. او که از گذشتهای تاریک رنج میبرد گویی برای جنگیدن با خود به این سفر خطرناک قدم میگذارد. سفری به انتهای دوزخ تا شاید از درون آن به رستگاری برسد.اقتباس تلویزیونی پنج قسمتی اندرو هیگ از رمان سال ۲۰۱۶ ایان مکگوایر، یک حماسه دریانوردی تاریک و بیرحمانه است. داستان مردانی که در یک کشتی غولپیکر برای شکار وال راهی سفر مشقتباری به سمت آبهای شمالی میشوندسامنر در طول این سفر با یک شکارچی بیرحم و وحشی وال، هنری درکس (
کالین فارل)، روبرو میشود. مردی بیاحساس که به تمام اصول اخلاقی و انسانی بیتوجه است و تنها به ندای غریزهاش گوش میدهد. برای او کشتن امری اجتنابناپذیر و همچون میلی است که باید ارضا شود. جدال میان سامنر و هنری، هسته اصلی تنشآمیز داستان آبهای شمالی را شکل میدهد.دو آدم در ظاهر متعلق به دو دنیای بسیار دور از هم – یکی متمدن و دیگری هیولایی واقعی با خشونتی بدوی – که هر دویشان توانایی زیادی در دریدن و شکافتن بدن دارند؛ سامنر به عنوان یک پزشک جراح و هنری در قالب یک شکارچی کارکشته. هر دوی آنها واقعیت خشن دنیای پیرامون خود را دیدهاند و لمس کردهاند، فقط یکی از آنها ترجیح میدهد تا انتهای سیاهی پیش برود و دیگری در پی آن است که راهی برای رهایی از آن بیابد.
سریال در قسمت اول، هر دوی این شخصیتها را در کنار کاراکترهای فرعی به ما معرفی میکند. هنری یک موجود لاابالی دائمالخمر است که برای یک بطری الکل حاضر است حتی روی کفشهای خود قمار کند. از آن طرف با سامنر آشنا میشویم که با زیرکی میخواهد برای سفر طولانی پیش روی خود، شربت تریاک بیشتری فراهم آورد. سامنر نیز برای غلبه بر دردهای فیزیکی خود – و یا ترومایی که درگیر آن است (یادگاری از گذشتهاش) – به تریاک اعتیاد دارد. آن دو بدون آنکه از وجود یکدیگر خبر داشته باشند از کنار یکدیگر عبور میکنند و از همان خیابانی میگذرند و یا وارد همان کافهای میشوند که دیگری دقایقی قبل در آن حضور داشته است.جدال میان سامنر و هنری، هسته اصلی تنشآمیز داستان آبهای شمالی را شکل میدهد. دو آدم در ظاهر متعلق به دو دنیای بسیار دور از هم – یکی متمدن و دیگری یک هیولای واقعی با خشونتی بدوی – که هر دویشان توانایی زیادی در دریدن و شکافتن بدن دارند اگر هنری را آ
نقدر مست و لایعقل میبینیم که به زحمت روی پاهای خود میایستد، از آن سو سامنر را میبینیم که در کافهای از نشئگی از هوش رفته است. بنابراین از همان ابتدا این دو شخصیت حتی پیش از آنکه در کشتی با یکدیگر ملاقات کنند با چنین جزئیاتی به یکدیگر مرتبط میشوند. ارتباطی که وعده یک تقابل سخت و شوم در آینده را به ما میدهد.همچنین مقدمهچینی سریال این انتظار را در ما به وجود میآورد که در این سفر دریایی احتمالا پرماجرا، تهدید واقعی نه در دنیای بیرون کشتی بلکه در داخل آن نهفته است. در نتیجه، سریال ماجراجوییها و خطرهای بیرونی را تا آنجایی که به داستان مربوط میشود کمرنگ میسازد تا روی داستان آدمهای درون کشتی و تقابلها و دسیسههایشان تمرکز کند. حتی ماجرای غرق شدن کشتی که بدون صرف وقت زیاد و جلوههای نمایشی هیجانانگیز اتفاق میافتد بخاطر توطئهای درونی رخ میدهد. جایی که کاوندیش و کاپیتان برونلی با نقشه بکستر (مالک کشتی) میخواهند کشتی را بخاطر پول بیمه به عمد غرق کنند. داستانی که سریال از ورای آن به درون ذهن انسان و تاریکترین بخشهای وجودش، نفوذ میکند.بنابراین این داستانی دیگر از مواجهه خیر با شر و یا انسان در برابر طبیعت نیست. بلکه کاوشی تلخاندیشانه در ماهیت انسانی است. اینکه چگونه برخی تاریکترین بخشهای وجودشان را بیمحابا به نمایش میگذارند، برخی چگونه آن را پنهان میکنند و مابقی چگونه خود را به خواب میزنند. البته آبهای شمالی نشان میدهد که گویی برای همه ما موقعیتهایی وجود دارد که ناچاریم با هیولای درون خود روبرو شویم. شاید همین آگاهی است که هنری را اینگونه به ورطه سیاهی میکشاند. البته در این میان آدمهایی هم هستند که به دنبال روشناییاند. از جمله شخصیت با ایمان و باورمند اُتو که در دنیای بیخدایان و بیاعتقادان ساکنان کشتی، تکافتاده و تنها بنظر میرسد. او است که به واسطه ایمان خود گویی آینده شومی که در انتظارشان هست را میبیند.این داستانی دیگر از مواجهه خیر با شر و یا انسان در برابر طبیعت نیست. بلکه کاوشی تلخاندیشانه در ماهیت انسانی استدوئل میان سامنر و هنری، تقابل میان دو ایده مختلف است: تقابلی میان سامنر که باور دارد انسان چیزی فراتر از تمایلات حیوانی است و هنری که با رفتار وحشیانه خود به نوعی مقابل این ایده قرار میگیرد. البته تقابل میان سامنر و هنری آنچنان که انتظار میرود، ابعاد پیچیده و عمیقی پیدا نمیکند.بخشی از آن به دلیل شخصیتپردازی تقریبا یکنواخت و تکبعدی کاراکتر هنری است. فیلمنامه نه جسارت لازم را دارد که او را به عنوان شری مطلق مجسم کند و نه قادر است جلوهای انسانی به این موجود هیولایی ببخشد. کاراکتری که از پیشینهاش اطلاعات چندانی نداریم و نمیدانیم که چگونه به چنین هیولایی تبدیل شده است. در واقع کاراکتر هنری صرفا یک جانور ناتوان از تفکر نیست. حتی گاهی رفتارهای او این تصور را ایجاد میکند که شهرتش به عنوان یک موجود بیرحم و شیطانی راهکار او برای زنده ماندن در این دنیای بیرحم است. اینکه تصویر او به عنوان آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 15 شهريور 1401 ساعت: 15:46