نقد سریال ارباب حلقه ها: حلقه های قدرت (فصل اول) | قسمت چهارم

ساخت وبلاگ
چهارمین اپیزود سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power چند سکانس کلیدی دارد که هویت آن را شکل داده‌اند. اما شاید بیشتر از هر لحظه‌ای که نیازمند بررسی دقیق‌تر باشد، افتتاحیه قسمت مورد بحث توانست نشان دهد که جی. دی. پین و پاتریک مکای به‌عنوان شورانرهای سریال درکنار استفانی فالسم که او هم یکی از نویسندگان این اپیزود به شمار می‌آید، با قسمت چهارم فصل ۱ ارباب حلقه'>حلقه ها: حلقه های قدرت چه هدفی را دنبال کردند.اسپانسر پوشش محتوای سریال ارباب حلقه ها فروشگاه کارزین تل، بزرگ‌ترین فروشنده اسپیکر‌های سونی و جی بی ال با گارانتی است.تماشا در کانال یوتیوب زومجیسکانس افتتاحیه که عملا بیشترین ارتباط ممکن با اسم‌گذاری این اپیزود را دارد، به طرز قابل قبولی می‌خواهد عمق جهان معرفی‌شده به تماشاگر را افزایش دهد. سه اپیزود قبلی بارها به رونمایی از کاراکترهای متفاوت پرداختند و تماشاگر را به محیط‌های مختلف در آردا بردند. اپیزود چهارم با نام رسمی The Great Wave (موج بزرگ) به‌صورت جدی می‌خواهد شناخت بیننده از چند خط داستانی به آشنایی اولیه با آن‌ها خلاصه نشود.از آن‌جایی که پایان قسمت ۴ عملا ما را به نقطه‌ی میانی فصل ۱ می‌رساند، انجام این کار اهمیت زیادی داشت. اگر قصه این‌جا حداقل کمی عمیق‌تر و مقداری سریع‌تر نمی‌شد، این سؤال به وجود می‌آمد که سریال The Lord of the Rings اصلا چه زمانی می‌خواهد چند گام نسبتا بزرگ به سمت نقطه‌ی پایان داستان‌گویی فصل اول بردارد. اپیزود سوم با همه‌ی اشکالاتش از پس ترسیم چند مسیر کلی برای برخی از کاراکترها برآمد. حالا قسمت چهارم باعث می‌شود که مخاطب به درک بیشتری از چگونگی حرکت شخصیت‌ها در آن مسیرها برسد.در این بین سریال همچنان چشم‌نواز است. شاید بعد از چهار اپیزود و بارها پرداختن به تاثیرگذاری واضح ابعاد پروژه روی تعدادی از CGIها و جلوه‌های ویژه میدانی آن، دیگر نیازی به تاکید روی زیبایی ظاهری اکثر دقایق اثر نباشد. اما با اینکه کارگردانی وین چه ییپ در دو قسمت اخیر از برخی جهات به پای کارگردانی جی. ای. بایونا در دو قسمت اول نمی‌رسد، سریال The Rings of Power گاهی مناظری را به نمایش می‌گذارد که مخاطب را با تصویرسازی خوب به درون این جهان فانتزی پرتاب می‌کنند. خود سکانس افتتاحیه اپیزود ۴ هم بهره‌ی زیادی از این قدرت بصری می‌برد.(از این‌جا به بعد مقاله بخش‌هایی از سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power را اسپویل می‌کند)موفقیت سکانس افتتاحیه در تعیین اهداف و خواسته‌های قسمت چهارم فصل اول سریال ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت را می‌توان از سه جهت بررسی کرد. اول از همه باید دید که چه‌طور این سکانس، برای چند ثانیه وانمود می‌کند که فقط مشغول نمایش بخشی از سبک زندگی رواج‌یافته در جزیره نومه‌نور است.میریل با در آغوش گرفتن نوزادها، مشغول خوش‌آمدگویی به این انسان‌ها است که باید سال‌ها ساکن نومه‌نور باشند و آینده‌ی آن را رقم بزنند. با اینکه میریل در صحبت‌های خود اسم دریای مواج را هم می‌آورد، جزئیاتی همچون سؤال پرسیدن او از مادر برای فهمیدن نام بچه سبب می‌شوند که دروغ‌گویی سکانس به مخاطب، چند ثانیه بیشتر طول بکشد. بیننده تصور می‌کند که در حال تماشای رویداد آن‌چنان مهمی نیست، اما حداقل جلوه‌ای از زندگی انسان‌های ساکن نومه‌نور را می‌بیند تا بهتر آن‌ها را بشناسد. حتی وقتی اولین لرزه اتفاق می‌افتد، ملکه نایب‌السلطنه با چرب‌زبانی مشغول آرام کردن زن‌ها می‌شود تا بیننده احساس کند که فقط جلوه‌ای دیگر از قدرت گرفتن «تهدید» در این دنیا را می‌بیند.اما نه. اول گلبرگ‌های درخت سفید و سپس موج بزرگ از راه می‌رسد. هرچه‌قدر که شهر بیشتر آسیب می‌بیند، بیشتر می‌فهمیم که مشغول تماشای یک رویا هستیم. پس سکانس مورد بحث به ما می‌فهماند که دارد همان «تهدید» را به شکل اغراق‌آمیز و در قالب یک پیشگویی نشان می‌دهد.درنهایت وقتی با سومین زاویه دید بیننده به این سکانس مواجه می‌شویم که به آخرین دقایق قسمت چهارم می‌رسیم. چون تغییر نهایی مسیر داستانی چند شخصیت در انتهای قسمت چهارم را می‌توان شتاب‌زده دانست. اما یکی از اصلی‌ترین عناصری که سبب می‌شود سکانس به اندازه‌ی لازم کار کند، وصل شدن آن به همین افتتاحیه است. تیم سازنده به اشاره‌ی کوتاه میریل در قسمت سوم به اهمیت افتادن گلبرگ‌های درخت سفید بسنده نکرد. به همین خاطر در قسمت چهارم یک بار به کمک رویا در سکانس افتتاحیه و یک بار ازطریق گوی در خط داستانی گالادریل، روی جدیت پیش‌گویی‌ها تاکید شد.چند اشاره به باور داشتن بسیاری از ساکنین نومه‌نور و مخصوصا خود میریل به این نشانه‌ها، به جدی گرفته شدن آن‌ها کمک می‌کنند. ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت تا این‌جا چند مرتبه با مشکل «عبور سریع شخصیت‌ها از روی موانع» مواجه بوده است؛ مشکلی که باعث می‌شود کاراکترها عملا حداقل تا این‌جا با چالش بزرگ و شدیدا نگران‌کننده‌ای روبه‌رو نشده باشند. اما وقتی میریل باور دارد که ریختن گلبرگ‌ها هم‌معنی با اشک ریختن والار است، می‌توان متوجه شد که چرا تصمیم او تغییر کرد.برخلاف میریل که حداقل با شخصیت‌پردازی چندخطی، نقش خود به‌عنوان یک مهره‌ی مهم در داستان را پیدا کرده، فارازون متاسفانه از جهات مختلف یک کاراکتر ضعیف است. حداقل تا این‌جا سریال موفق به انجام کاری نشد که باتوجه‌به آن بتوانیم این شخصیت را جدی بگیریم.در حقیقت میزان تبعیت او از افراد متفاوت در موقعیت‌های گوناگون انقدر زیاد است که گویا معلوم نیست دقیقا چه نقشی در سریال دارد. وقتی گالادریل مشغول فرار باشد، به حرف هلبرند گوش می‌دهد و با الف مقابله نمی‌کند. وقتی تصمیم ملکه تغییر می‌کند، او هیچ مقاومتی را از خود نشان نمی‌دهد. در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن، سازندگان با این سکانس‌ها که روی نقاط ضعف او تمرکز دارند، به‌دنبال تاکید روی این نکته هستند که قدرت فارازون فقط در فریب دادن سیاسی مردم و حقه‌بازی است. چون تنها سکانس قابل پذیرش این کاراکتر در اپیزود چهارم مربوط‌به بخشی می‌شود آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 31 شهريور 1401 ساعت: 11:17