شاید هر آنچه که باید راجع به کیفیت
فیلم Morbius بدانیم، در همین حقیقت خلاصه شود که بدون نمایش فراوان خون و با درجه سنی PG-13 داستان یک خونآشام زنده را تعریف میکند؛ درحالیکه میخواهد به زور یک ابرقهرمان خاکستری را از این شخصیت شرور فرعی کامیکهای اسپایدرمن بیرون بکشد.گاهی فیلمها میتوانند ا
نقدر از ایرادهای ویژهای رنج ببرند و بد به نظر برسند که مخاطب به میزان فاجعهبار بودن آنها بخندد. اما برخی از فیلمها حتی در نوع و میزان بد بودن هم خستهکننده به نظر میآیند.
موربیوس یکی از همین فیلمها است؛ یکی از آثاری که انواعواقسام مخاطبها میتوانند بهسادگی سراغ فهرست کردن نقاط ضعف گوناگون آنها برونده.اما فهرست کردن ایرادهای آن نه دانش سینمایی تماشاگر را گسترش میدهد و نه حتی نکتهی سینمایی خاصی را دربارهی وضعیت امروز صنعت فیلمسازی فاش میکند. گاهی یک فیلم فقط بهسادگی و بدون تعارف، بد است؛ انقدر بد که اگر یک اسم معروف را به آن نچسبانده بودند، هیچکس در رابطه با این محصول صحبت نمیکرد.داستان دربارهی یک دانشمند به اسم مایکل موربیوس با بازی جرد لتو است که باتوجهبه مشکل خونی خود از محدودیتهای جسمی رنج میبرد. درحالیکه وی مدام بهدنبال درمان میگردد، دوست قدیمی و ثروتمند او به نام مایلو تمام هزینههای تحقیقات را پرداخت میکند. چون خود مایلو نیز با شرایط مشابه زندگی میکند و آنها در بیمارستان کودکان و نوجوانهای خاص با یکدیگر آشنا شدند.اکثر مخاطبها هیچ دلیلی برای حتی یک بار دیدن فیلم موربیوس ندارندآنچه که خواندید، خلاصهی داستان فیلم Morbius نیست. چون اگر آن را خلاصهی داستان خطاب کنیم، به اشتباه اینطور به نظر میرسد که در حقیقت قصهای گستردهتر وجود دارد که پاراگراف قبلی فقط کلیت آن را توصیف میکند. ولی داستانگویی فیلم به قدری سطحی و بدون حتی یک لحظهی غیرمنتظره است که تقریبا همه با دیدن یکی از تریلرهای اثر و خواندن همان پاراگراف میتوانند از ابتدا تا انتهای داستان را پیشبینی کنند. فقط این وسط دو کاراکتر فرعی هم وجود دارند که نهتنها به مرحلهی کاراکتر بودن واقعی نمیرسند، بلکه حتی یک تیپ سینمایی درستوحسابی هم نمیشوند.مواردی همچون اسم و پیشینهی این شخصیتها هیچ اهمیتی ندارند. چرا که آنها را میتوان بدون از دست دادن جزئیات واقعا با عباراتی همچون «معشوقهی نگران» و «دکتر خوب» معرفی کرد. یکی از آنها کمی برای فلان شخصیت نگران میشود و به او کمک میکند و یکی از آنها به دیگری کمک میکند و از وی میخواهد که انسان بدی نباشد.راستش را بخواهید، هیچ اهمیتی ندارد که چه شخصی در این فیلم بازی کرده است، چه کسی دوربین را نگه داشت و کدام فرد مشغول کات زدن بین سکانسهای مختلف شد تا نسخهی نهایی را تحویل استودیو دهد. چون موربیوس خالی از هرگونه اثر انگشت است؛ خالی از هر نشانهای که بگوید حداقل فلان شخص روی آن کار کرد تا فلان نتیجه پدید بیاید. گویا فقط چند نفر دور هم جمع شدند تا یک روش ۷۵ میلیون دلاری برای اعلام این خبر پیدا کنند: «موربیوس با بازی جرد لتو به دنیای سینمایی لایواکشن اسپایدرمن پیوست».برخلاف ونوم ۲ که بسیاری از لحظات غیر قابل تحمل برای بسیاری از تماشاگرها را کاملا عامدانه در آغوش کشید تا همان محصول پرفروش مورد نظر تهیهکنندگان باشد، موربیوس حتی چنین تفکر پولمحور زشتی را هم در پس خود نداشته است. چون این فیلم آنچنان با چسباندن کلیپهای بیربط به یکدیگر شکل گرفته است که اصلا نمیتواند محصول حرکت تیم سازنده به سوی یک چشمانداز مشخص باشد. اینطور نیست که مثلا فیلمساز سراغ استفادهی بیش از اندازه از فلان فرمول جواب پسداده برود یا شخصیتپردازی را کنار بگذارد تا وقت لازم برای انجام یک کار دیگر را داشته باشد. این محصول به مراتب بیپایهواساستر از آن به نظر میرسد که بتوان آن را نتیجهی هر نوعی از تصمیمگیری دانست.آنچه که در محصول نهایی واضح به نظر میرسد همین است که تقریبا هیچکدام از چرخدهندههای سازندهی این فیلم حتی برای چند دقیقه هم به درستی نمیچرخد. اکشن؟ در اکثر مواقع افتضاح و غیر قابل لمس است. چون غالبا با جابهجایی بیش از حد سریع یک موجود عجیب، تقریبا غیر قابل دیدن میشود. نورپردازی اشتباه در بسیاری از سکانسها، پرهیز کامل از هرگونه خونریزی قابلتوجه و استفادهی خستهکننده از حرکات کاملا غیرمنطقی دوربین دیجیتالی، همه و همه سبب میشوند که هیچ اکشن درستی را در فیلم نبینیم.حتی یک لحظه در فیلم Morbius وجود ندارد که طی آن واقعا بتوان به یک کاراکتر اهمیت دادسپس نوبت به ماهیت شخصیتها میرسد که نقش خود را در افزایش بیاهمیتی نبردها ایفا کنند. موربیوس حتی روی معرفی درستوحسابی تمام نقاط قوت و نقاط ضعف موربیوس و دشمن او هم وقت نمیگذارد. در نتیجه ذهن مخاطب حتی به سطحیترین شکل ممکن، درگیر ارزیابی قدرت هرکدام از آنها برای شکست دیگری نمیشود.این ایراد زمانی بیشتر به چشم میآید که شدت ناشناختگی این موحودات برای ما کاری میکند که انتظارات غلطی از سکانسها داشته باشیم و بیشازپیش ناامید شویم. برای نمونه یک بار بهلطف قاببندی اشتباه، تدوین اشتباه، نقشآفرینی اشتباه و کارگردانی اشتباه در سکانس، احتمالا تماشاگر احساس میکند که موربیوس در آستانهی رفتن به سراغ یک حملهی ناگهانی و حسابشده به رقیب خود است. ولی چنین اتفاقی رخ نمیدهد. بلکه او با جریان هوا همراه میشود تا از مهلکه بگریزد. از ابتدا تا انتهای اشارهی سازندگان به این قدرت هم به چند قاب خلاصه شد که با جلوههای ویژهی کامپیوتری نشان میدادند موربیوس گاهی احساس عجیبی نسبت به محیط پیرامون خود دارد.مسئله اصلا دربارهی این نیست که چرا موربیوس در شخصیتپردازی کاملا مضحک به نظر میرسد یا مثلا اکشنهای آن کار نمیکنند. شکی در واقعی بودن این ایرادها وجود ندارد. شکی وجود ندارد که نشان دادن چند ثانیهای کتک خوردن یک بچه در کودکی، روشی زشت و سطح پایین برای به وجود آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 65 تاريخ : چهارشنبه 18 خرداد 1401 ساعت: 22:54