چرا سینمای کمدی ایران نقد می‌شود؟

ساخت وبلاگ
از ابتدای اپیدمی کرونا و با وجود آنکه بسیاری از کارشناسان و هنرمندان این عرصه از لزوم پوست‌اندازی سینمای ایران در مقطع پساکرونا صحبت می‌کردند تا سینما همچنان زنده بماند اما واقعیت فروش فیلم‌ها چیزی دیگری را نشان می‌دهد. در کمال تعجب و در روزهای کرونایی هرجا که سینماها مجال نفس کشیدن داشتند، مردم برای دیدن فیلم‌های ضعیف کمدی صف کشیدند و بدون اغراق این فیلم‌ها ناجی سینماها در بدترین دوران فروش فیلم‌ها شد. یادمان نرود فیلمی که لقب پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما را از آن خود کرد، فیلم کمدی «دینامیت» بود که جزو بدترین آثار تاریخ سینما است. فیلمی که در کارگردانی، فیلمنامه و بازی‌ها حاوی نکته چندان قابل توجهی نبود اما با این وجود مردم استقبال عجیبی از آن کردند. در نگاه اول به نظر می‌رسید این فیلم نتواند مخاطبان را راهی سینما کند اما در نهایت فروش فیلم-با توجه به شرایط سینما- خیره‌کننده بود. با نگاهی پدیدارشناسانه می‌توان دید که این تضاد آشکار را ما در سال‌های قبل از انقلاب نیز تجربه کرده‌ایم وقتی برخی از ضعیف‌ترین آثار لقب پر فروش‌ترین‌ها را کسب می‌کردند. در دهه اخیر نیز فیلم‌هایی طنزی چون «نهنگ عنبر»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» هم توانسته بودند رکورد فروش سینمای کشور را جابه جا کنند. اما همه این آثار در یک چیز مشترک بودند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز. همین موضوع را بهانه قرار داده‌ایم تا از منظری انتقادی نگاهی داشته باشیم به سینمای پر فروش کمدی و آنچه بر آن می‌گذرد. فیلم‌های کمدی، ویترین صنعت فرهنگ طنز، مزاح، هجو و هزل در هنر نمایشی سنتی ایران و ادبیات فارسی سابقه طولانی دارد. حضور مقلدان و بذله گویان در تاریخ هنر ایران، موجبات خنده و سرگرمی مردم را فراهم می آورده است. دلقک‌ها، مقلدان و سیاه بازان نیز در اوج هنرنمائی، بذله گوئی و ایجاد خنده با طعنه و کنایه، نکاتی را یادآور می شدند که دیگران جسارت بیان آن را نداشتند. در تعریف کلی، کمدی «اثری است که در بیننده شادی و نشاط ایجاد کند و به خوبی و خوشی به پایان برسد؛ اما غنای یک اثر کمدی به مفهومی بستگی دارد که به واسطه آن، تماشاگر به خنده افتاده است.» در دهه‌های اخیر «صنعت فرهنگ» روز به روز به مدد تبلیغات رسانه‌ای به توسعه خود پرداخته و خود را از پیشرفته‌ترین نقاط شهری تا دورافتاده‌ترین نقاط روستاهای دور نمایان کرده است. بی‌شک یکی از این رسانه‌ها که بازتابی همه جانبه از صنعت فرهنگ را پیش کشیده است سینما است. پدیده سینما و فیلم، نقش مهمی در جریان همگانی ساختن صنعت فرهنگ داشته است. سینما به لطف سروکار داشتن با عرصه ناخودآگاه بشر، تأثیری بیش از سایر رسانه‌ها در انسان دارد و از همین رهگذر، صاحبان رسانه و صنایع بیش از پیش به شکل دادن و انتظام بخشی به عرصه‌های ذهنی، شناختی و فرهنگی بشر روی آورده‌اند. در دو دهه اخیر سینمای کمدی به ویترین اصلی صنعت فرهنگ تبدیل شده است. سینمای کمدی که در آغاز برای خنده و نوعی تاثیرگذاری عاطفی و تفکر لحظه‌ای شکل گرفت، به مرور نوعی بی‌قیدی و ابتذال در گفتار و رفتار را پدید آورد و این روزها به اوج بی سامانی خود رسیده است. به طوری که در سال‌های اخیر عده‌ای پای خود را از دایره عرف اخلاق چند هزار ساله ایرانی، اسلامی فراتر گذاشته و در این بازار مکاره پای معامله آمده و همه آبروی فرهنگی کشور را حراج گذاشته و برای جیب خود از جیب مردم کیسه دوخته و در پی فتح گیشه برآمدند. در مجموع طنزهای پر فروش این سال‌ها همان قاتلان بزرگ ژانر فیلم کمدی هستند چون این ژانر را تا سطح مجموعه‌های ضعیف تلویزیونی پائین آوردند و باعث شدند تا تماشاچی به شکلی تربیت شود که انتخابش چنین فیلم‌های بد و آزار دهنده باشد، انتخاب‌هایی که نه آگاهانه است نه آزادانه، بلکه زاییده اندیشه نئولیبرالیستی زمانه است _به واسطه رسانه‌ها-که به آدم‌های جامعه شکل داده‌اند. جالب اینجاست که آثار پر فروش دستوالعمل یکسان و مشترکی داشته‌اند، متر و معیار همه آن‌ها کسب سود و فروش بیشتر بوده است و این همان چیزی است که نئولیرالیسم ترویج می‌کند. عبور از خط قرمزها، شوخی های جنسی، چند متلک سیاسی و...از این رو است که برخی از این آثار پرفروش سینمای امروز بسیار بدتر و مشمئزکننده‌تر از فیلمفارسی‌های زمان طاغوت هستند. در واقع آن‌ها فرهنگ انبوه یا فرهنگ توده را بازنمایی می‌کنند و آثارشان حاصل خواسته‌های کاذب و غیرواقعی‌اند. آن‌ها برای رسیدن به سود بیشتر از یک سو هنر مستقل را ضعیف می‌کنند و از سوی دیگر فرهنگ بومی را به قهقرا می‌برند، این صنعت، از توده‌های مخاطب خود انفعال، تسلیم، آمادگی برای پذیرش هر چیز و نوعی احساس رضایت از دستاوردهای بالفعل و بالقوه فردی را خواستار است و همسانی و همگونی با هنجارها و ارزش‌های غالب در آن به زور جا انداخته می‌شود و از همه مهم‌تر به سرکوب عقلانیت، حساسیت و خودانگیختگی از طریق فعالیت کاذب می‌پردازد. «دینامیت»ها با ذهن مخاطب چه می‌کنند؟ با نگاهی به فیلم «دینامیت» به عنوان رکورددار فروش سینمای ایران، می‌توان قدری دقیق‌تر درباره این موضوع مهم صحبت کرد و دلایل و چرایی پر فروش بودن سینمای کمدی را مورد بررسی قرار داد. «دینامیت» در اصل ماجراهای آپارتمانی را روایت می‌کند که افرادی از قشرهای مختلف جامعه با عقاید مختلف مثل پخش‌کننده مواد مخدر و طلبه در آن ساکن هستند. در این فیلم دو طلبه با بازی پژمان جمشیدی و احمد مهرانفر، پخش‌کننده مواد مخدر با بازی محسن کیایی و همچنین دو دختر با ایفای نقش نازنین بیاتی و زیبا کرمعلی هم در این ساختمان حضور دارند که مثلا تضادهای فکریشان می‌خواهد باعث خلق موقعیت‌های طنز شود. اما همین جمع اضداد است که در دل خود چون اسب تروا موضوع امر به معروف و نهی از منکر را مورد هدف قرار می‌دهد. در واقع دینامیت در مسیر دیگر آثار کمدی این سال‌ها از روشی ساده آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 51 تاريخ : سه شنبه 8 شهريور 1401 ساعت: 15:34