۱۳ فیلم کمدی برادران مارکس را با چه ترتیبی ببینیم؟

ساخت وبلاگ
شهرت برادران مارکس یک‌شبه اتفاق نیفتاد. وقتی اولین فیلم خود، «نارگیل‌ها» را سال ۱۹۲۹ اکران کردند، زپو بیست و هشت و گروچو سی و نه ساله بود؛ هارپو و چیکو هم در اوایل دهه‌ی چهل سالگی خود بودند. آن‌ها توانستند پس از دهه‌ها کار حرفه‌ای به هنرپیشه‌های اصلی کمدی‌های وودویل (گونه‌ای برنامه‌ی نمایشی سرگرم‌کننده و تفریحی که از دهه‌ی ۱۸۸۰ تا ۱۹۳۰ در امریکا و کانادا رواج داشت) و ستاره‌های برادوی تبدیل شوند و در ساخت کمدی ساختارشکن خود روز به روز به موفقیت بیشتری دست یابند. کار این گروه در سینما از شانس خوب‌شان با استودیو پارامونت آغاز شد که با همکاری‌اش پنج فیلم کلاسیک ساختند. کارهای کمدی‌ اول آن‌ها بیشترین شوخی‌ها، مسخره‌ترین موقعیت‌ها و ماندگارترین سکانس‌ها را داشتند؛ البته به‌علاوه‌ی زپو. بعد از آن، با استودیوی مجلل‌تر «مترو گلدوین مایر» (Metro-Goldwyn-Mayer) قرارداد بستند و آنجا دو فیلم از پرفروش‌ترین آثار خود را ساختند. اما به چه قیمتی؟ یکی از نقل‌قول‌های معروف جیمز ایجی، منتقد سینما، درباره‌ی برادران مارکس این بود که: «بدترین فیلم آن‌ها هم بیشتر از غالب کارهای سینمایی دیگری که به ذهنم می‌رسد ارزش دیدن دارد.» منتها فیلم‌های بعدی برادران مارکس، که عمدتاً به تهیه‌کنندگی استودیو MGM بودند، از کمدی سنت‌شکن و خلاف جریان به داستان‌های عاشقانه‌ی لوس و سکانس‌های رقص و آواز پر رنگ‌ و لعاب تقلیل یاف. این فیلم‌ها گفته‌ی معروف ایجی را زیر سؤال بردند. برادران مارکس به بهترین شکل بلد بودند درست در زمان مناسب حرف‌هایی بزنند و کارهایی انجام دهند که به مذاق عده‌ای خوش نیاید. آن‌ها از طبقه‌ی مرفه انتقاد کرده، تحصیل‌کرده‌ها را با خاک یکسان می‌کردند و جنگ را به تمسخر می‌گرفتند. اما حتی فیلم‌های کم‌اهمیت‌تر آن‌ها هم در لحظاتی هر چند گذرا می‌توانستند آن روحیه‌ی سرکش که آن‌ها را به مرجع کمدی و قهرمان دانشجوهای دوره‌ی جنگ ویتنام تبدیل کرده بود پس بگیرند. همان روحیه‌ای که بر مجموعه‌تلویزیونی «سیرک پرنده‌ی مانتی پایتان» (Monty Python’s Flying Circus)، تیم سریال انیمیشنی «برگری باب» (Bob’s Burgers) و بر افرادی مثل مل بروکس، وودی آلن، جورج کارلین و هارولد رامیس تأثیر گذاشت. اما آن‌ها خود را طنزپردازان منتقد سنت‌شکن نمی‌دانستند. به گفته‌ی استیو استولایر، نویسنده‌ی کتاب «ابروهای برافراشته: سال‌های من در خانه‌ی گروچو» (Raised Eyebrows: My Years Inside Groucho’s House) که به‌زودی اقتباس سینمایی خود را خواهد داشت، گروچو از تحلیل‌های پرمدعایی که از کمدی برادران می‌کردند هم سرگرم و هم آزرده می‌شد. نسخه‌ی اصلی کارتون ویلیام همیلتون در مجله‌ی نیویورکر، در تمسخر محققان سینمایی که می‌خواستند معنا و مفهوم خاصی به فیلم‌های برادران مارکس بدهند، بر دیوار راهرو‌ی خانه‌ی گروچو آویزان بود. استولایر می‌گوید: «گروچو به من می‌گفت که ما فقط سعی می‌کردیم بامزه باشیم!» اخیراً نودمین سالگرد فیلم «چرندیات» برادران مارکس را پشت سر گذاشتیم؛ یکی از چهار فیلم کمدی کلاسیک این گروه که از سوی انستیتوی فیلم امریکا میان صد کمدی خنده‌دار قرن بیستم قرار گرفت. به مناسبت این سالگرد، ترتیب تماشای سیزده فیلم بلند برادران مارکس را در یک فهرست تقدیم شما می‌کنیم. البته این فهرست بر اساس رتبه‌بندی‌های معمول «از بهترین تا بدترین» نیست؛ با اینکه فیلم «عاشق‌پیشه»، که در آخرین رتبه‌ی این فهرست قرار گرفته، واقعاً هم بدترین فیلم‌شان است. اما این فهرست بیشتر بر این اساس است که کدام فیلم‌ها‌ بیشترین حال‌ و هوای خاص برادران مارکس‌ را دارند. کدام مقدس‌ترین شخصیت‌ها و بالاترین مقامات را تخریب می‌کنند؟ کدام پرمدعاترین آدم‌ها را به بدترین شکل کنف می‌کنند؟ کدام بهترین ترانه‌ها و اجراها را دارند؟ کدام فیلم‌ها داستان‌های عاشقانه‌ی مزاحم را کنار می‌زنند و به برادران مارکس اجازه می‌دهند طغیان کنند؟ بهترین دروازه‌ی ورود به جهان مارکس کدام خواهد بود؟ بنابراین بدون بحث بیشتر، این شما و این هم فهرست سیزده فیلم برادران مارکس که پیشنهاد می‌کنیم به همین ترتیب ببینید. ۱. چرندیات (Horse Feathers) سال اکران: ۱۹۳۲ کارگردان:  نورمن زد مک‌لئود امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰ توزیع‌کننده: پارامونت پیکچرز خلاصه داستان: پروفسور کوئینسی آدامز به تازگی به عنوان رئیس کالج هاکسلی انتخاب شده است. پسرش فرانک او را متقاعد می‌کند تا دو بازیکن فوتبال را استخدام کند تا کالج رقیب را شکست دهند. اما او به اشتباه باوارلی و پینکی را استخدام می‌کند. «چرندیات» چهارمین فیلم برادران مارکس در استودیو پارامونت و بهترین گزینه برای معرفی این گروه است. گروچو در نقش پروفسور کوئینسی آدامز واگستاف، رئیس تازه منصوب‌شده‌ی کالج هاکسلی بازی می‌کند که ترانه‌ی اول او، «من با آن مخالفم» (I’m Against It)، سنگ روزتای فلسفه‌ی مارکسیستی است. او در این ترانه می‌خواند: «پیشنهاد شما ممکن است خوب باشد، اما بیایید یک چیز را یاد بگیریم، این پیشنهاد هرچه باشد، من با آن مخالفم». این فیلم شوخی کلاسیک «شمشیرماهی» را هم دارد که در آن چیکو از ورود گروچو به بارمخفی‌شان ممانعت می‌کند، مگر اینکه بتواند رمز عبور را حدس بزند «من به تو سه بار فرصت حدس زدن می‌دهم؛ رمز عبور، اسم یک ماهی است». و یک صحنه‌ی سورئال که در آن یک بی‌خانمان از هارپو می‌خواهد به او کمک کند تا یک فنجان قهوه بخرد و هارپو هم یک فنجان قهوه از جیبش درمی‌آورد. در این فیلم بهترین ترانه‌ی فیلم‌های مارکس، «همه می‌گویند دوستت دارم» (Everyone Says I Love You) را می‌شنویم که هر چهار برادر به طور جداگانه برای بیوه‌ی فریبنده‌ی کالج با بازی تلما تاد اجرا می‌کنند. ۲. سوپ اردک (Duck Soup) سال اکران: ۱۹۳۳ کارگردان:  لئو مک‌کری امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰ توزیع‌کننده: پارامونت پیکچرز پس از تماشای «چرندیات»، آماده‌اید که شاهکار برادران مارکس که رتبه‌ی پنجم فهرست «صد سال، صد فیلم خنده‌دار» انستیتو آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 60 تاريخ : شنبه 19 شهريور 1401 ساعت: 20:27