خوش‌چهره: امروز اکثریت مردم ایران مصداق مستضعف هستند

ساخت وبلاگ
زهرا علی‌اکبری- محمد خوش‌چهره اقتصاددان مطرح ایرانی که در مجلس هفتم نمایندگی مردم تهران را عهده‌دار بود، از نقد دولت اصولگرا ابایی ندارد چرا که معتقد است نقد هدیه‌ای است که می‌توان پیشکش دولت‌ها کرد تا مشکلاتشان را حل کنند.او با حضور در کافه خبر خبرآنلاین توضیحات مهمی درباره شرایط کنونی اقتصاد ایران داد و تاکید کرد طبقه متوسط در ایران کوچک شده و امروز اکثریت مردم ایران مصداق مستضعف و محروم هستند. وی تاکید داشت باید به مصداق‌ها و سیاستگذاری‌ها پرداخت تا امکان نقد عملکرد دولت‌ها فراهم شود. وی در بخش اول مصاحبه توضیحاتی مبسوطی درباره محورها و الزامات تصمیم‌گیری داد . بخش اول این گفتگو در اولین لینک در دسترس است. قسمت دوم گفتگو با این کارشناس اقتصادی پیش روست. بیشتر بخوانید: سطح رفاه مردم زمان جنگ بهتر از حالا بود/ دولتمردان ساعات کمتری کار کنند تا بتوانند تصمیم عقلایی بگیرند هشدار نسبت به تهدید حیات طبقه متوسط/ مالیات از دارایی در دوره تورم بحران‌زاست بحث بسیار مهمی در میان کارشناسان وجود دارد. این‌که طبقه‌ی متوسط در ایران در حال نابودی است و چشم‌انداز بهبودی نیز دیده نمی‌شود. بسیاری فشار سهمگین این چند سال را عامل لاغر شدن طبقه‌ی متوسط می‌دانند و نسبت به عواقب آن هشدار می‌دهند. نظر شما در این باره چیست؟ آیا شما هم این خطر را احساس می‌کنید؟ بیایید با عدد صحبت کنیم. تولید ناخالص داخلی اگر افزایش یابد، رشد اتفاق می‌افتد. حالا همین رشد نیز به تنهایی کافی نیست. مساله توزیع درامد در کنار رشد درآمد اهمیت دارد. اگر به مساله توزیع درآمد توجه نشود، وضعیت فاجعه‌بار آرژانتین پیش می‌آید که رشد اقتصادی بالای ۱۲ درصد داشت اما در اوایل دهه ۲۰۰۰ با فروپاشی اقتصادی روبرو شد چراکه هشتاد درصد از مردم این کشور زیر خط فقر بودند و نرخ بیکاری نیز به حدود ۳۵ درصد رسیده بود. جامعه‌ی معقول جامعه‌ای است که اکثریت مردم آن از تولید ثروت منتفع می‌شوند اما چنین اتفاقی در جامعه‌ی تولیدمحور می‌افتد. خاصیت ارز نفتی انتفاع اکثریت مردم نیست. می‌بینیم ارزهای نفتی صرف قاچاق و غیره می شود و چنین خاصیتی را ندارند. این‌طور است که با افزایش مداوم ثروتمندان روبرو هستیم در حالی که تولید با بحران روبروست. مشکلات محیط ‌زیستی بیداد می‌کند و اقتصاد با فساد و اختلاس و غیره دست به گریبان است. اصلا معنای توسعه پایدار همین است که مردم باید از ثروت جامعه منتفع شوند و رشد و توسعه‌ی اقتصادی و افزایش تولید به محیط‌زیست و منابع حیاتی کشور آسیب نزند. جهان از مرحله‌ی رشد اقتصادی و توسعه و حتی توسعه پایدار عبور کرده و امروز برندگان نوبل می‌گویند باید اخلاق به اقتصاد بازگردد تا مشکلات حل شود. حال در ایران با چه نگاهی به اقتصاد روبرو هستیم. وقتی سخنان معاون رئیس‌جمهور را بررسی می‌کنیم می‌بینیم ادبیات ما هنوز ادبیات رشد اقتصادی است. به عبارت دیگر هدف افزایش تولید ناخالص داخلی ایران است اما باید دید این افزایش به چه بهایی حاصل می‌شود؟ اینکه پدر محیط زیست در بیاید و تهی‌سازی منابع طبیعی رخ بدهد، ایرادی ندارد؟ صادرات نفت خام و خام‌فروشی همچنان جریان دارد و در کنار همه‌ی مشکلات به روش توزیع ثروت نیز توجه نکرده‌ایم. چون درآمد ما از محل فروش نفت محقق می‌شود، پول حاصل از صادرات نفت وارد کشور می‌شود. فرض کنید شرایط عادی است و تحریم نفتی نیستیم. در این فضا این پول صرف واردات یا سرمایه‌گذاری در محدوده بالا می‌شود و اتفاقاً انحراف از همین‌جا شکل می‌گیرد. اینکه هشتاد میلیارد دلار درامد داشتید اما شغل ایجاد نکردید و هنوز نرخ بیکاری بالاست و.... سرمایه گذاری‌ها جایی انجام می‌شود که اشتغال آن کم است اما تصور کنید که بخشی از این سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی اتفاق می‌افتاد؛ امروز چه وضعیتی برای جامعه رخ می‌داد؟ اولین محصول شریک شدن مردم در درآمد نفت بود. درآمد ایران از نفت حاصل می‌شود، در نتیجه کسانی مانند قاچاقچی و دلال و غیره از این پول منتفع می‌شوند و مردم در نهایت از سوبسید یارانه ای بهره خواهند برد و در تولید ملی دخیل نیستند. اینکه جامعه در حال حرکت به سمت دوطبقه شدن است اتفاقاً مطلوب برخی جریان‌های سیاسی است که اغراض سیاسی خاص دارند و فرایندهای اقتصادی نیز در خدمت این ماجرا قرار دارد. برخی فکر می کنند با دوطبقه شدن جامعه اوضاع بهبود می‌یابد. معتقدند مردم هر چه فقیرتر باشند در اختیارترند. و اگر سیرتر بشوند مطالبه‌گر خواهند شد. با این تفاسیر طبقه‌ی متوسط در حال کوچک شدن است. من این نتیجه را از توضیحات شما گرفتم. بله. طبقه‌ی متوسط در ایران درحال کوچک شدن است. ترس از جنبش گرسنگان و تبدیل طبقه‌ی متوسط به ضعیف جدی است؟ در مورد جنبش گرسنگان و خطر این‌که لشکر بیکاران بیرون بریزند و ... اما چنین نظری ندارم. اگر قرار بود چنین اتفاقی بیفتد تا به حال رخ نداده بود. آن‌چه مانع است همان تئوری خط بقاست. توزیع یارانه‌ها و منابعی از این دست مانع بروز این اتفاقات شده است. در ضمن لازم می‌دانم اشاره‌ای به ریشه‌های ماجرا داشته باشم.در سنت الهی اگر ظلم و ستم و فساد باشه شلاق الهی می‌خوری. اتفاقا سقوط نظام‌ها بر مبنای سنت الهی پیش‌بینی شده است.در سوره فجر خدا سرنوشت ابرقدرت‌ها را توضیح می‌دهد. حتما بخوانید.اما شما به یک موضوع اشاره کردید به نام طبقه‌ی متوسط که نمی‌توانم بدون شرح دادن از کنارش بگذرم. ببینید هر نظریه‌ای، آرمانی را برای خود تصویر کرده است. آرمان ما این است که با آمدن امام زمان قسط و عدل می‌آید و حیات طیبه شکل می‌گیرد. مارکسیست‌ها می‌گویند هر کسی به اندازه نیاز خودش باید از ثروت جامعه بهره‌مند شود. در نظام سرمایه‌داری، هدف ایجاد جامعه‌ی پرمصرف و پررفاه شهری است.پس گروه هدف در هر جامعه‌ای مهم است. در جامعه مارکسیستی گروه هدف طبقه کارگر و در جامعه سرمایه‌داری، هدف سرمایه‌دار است.فراتر از این دولت من می‌گویم ما خلاف قانون اساسی و آرمان‌های اما داریم پیش‌ می‌رویم. با این سی آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 65 تاريخ : شنبه 26 شهريور 1401 ساعت: 16:17