صعود و سقوط اورواچ؛ بلیزارد چگونه یکی از بزرگترین بازی‌های آنلاین را نابود کرد؟

ساخت وبلاگ
سفر اورواچ (Overwatch) از بلیزکان ۲۰۱۴ (Blizzcon 2014) شروع شد. البته اگر بخواهیم دقیق‌تر باشیم، بازی در ابتدا یک پروژه‌ی لغوشده به نام تایتان (Titan) بود که کار روی آن در سال ۲۰۰۷ شروع شد، ولی در سال ۲۰۱۴ بود که برای اولین بار اثری از اورواچ دیدیم. در آن سال تریلر سینمایی و تریلری از گیم‌پلی بازی منتشر شد که مسیر دنیای گیم را برای همیشه عوض کردند. یادتان باشد که در آن زمان بلیزارد به وضعیت امروزش دچار نشده بود. اساساً هر بازی‌ای بلیزارد می‌ساخت، طلای خالص بود. بازی‌ها و مجموعه‌هایی چون دنیای وارکرفت (World of Warcraft)، دیابلو (Diablo)، استارکرفت (Starcraft) و هارت‌استون (Hearthstone) همه برای خودشان یک پدیده بودند. در نظر مردم، اورواچ پاسخ بلیزارد به تیم فورترس ۲ (Team Fortress 2)، بازی اکشن‌اول‌شخص چندنفره‌ی ولو (Valve) برای استیم بود. ولی این وسط یک چیزی فرق داشت. اورواچ رنگارنگ و پرانرژی بود. قهرمانان بازی و قابلیت‌هایشان بسیار متنوع بودند و ترکیب‌شان منجر به سبک‌های بازی جدید در بستر سبک اکشن‌اول‌شخص شد که تاکنون نمونه‌یشان مشاهده نشده بود. حتی از تریلر گیم‌پلی بازی هم این مسئله مشخص بود. هایپ ایجاد شده حول اورواچ دیوانه‌وار بود. طرفداران بازی بی‌صبرانه منتظر بلیزکان ۲۰۱۵ بودند. در آن سال قهرمانان بیشتری اعلام شدند و نسخه‌ی بتای بازی منتشر شد. بتای بازی در سال ۲۰۱۵ پدیده‌ی بزرگی بود. هایپ بازی دیوانه‌وار بود و همه سعی داشتند آن را بازی کنند. ولی مشکل اینجا بود که همه نمی‌توانستند آن را بازی کنند. استریمرهای پرطرفدار همه داشتند نسخه‌ی بتای اورواچ را بازی می‌کردند، ولی هیچ تضمینی وجود نداشت که برای شما هم جای خالی وجود داشته باشد. این مسئله باعث ایجاد جنجال شد و حتی بعضی افراد به بازی لقب اونلی‌واچ (Onlywatch = فقط تماشا کن) را دادند. سال ۲۰۱۶ فرا رسید و تاریخ انتشار بازی تعیین شد. یک هفته قبل از انتشار بازی، بلیزارد تریلر سینمایی اژدهایان (Dragons) را منتشر کرد. این تریلر آنقدر در دنیای گیم معروف شد که احتمالاً خودتان، دوستان‌تان و حتی والدین‌تان آن را تماشا کرده‌اید. این تریلر حاوی یکی از بهترین قصه‌گویی و دنیاسازی‌ای بود که در دنیای گیم دیده بودیم. هفته‌ی بعد بازی منتشر شد و همه‌ی منتقدان نظری یکسان داشتند: بازی فوق‌العاده است. اورواچ عملاً همه‌ی جوایز دنیای گیم را نصیب خود کرد و حتی برنده‌ی جایزه‌ی بهترین بازی سال در گیم آواردز شد. این دوران، دوران خوب بازی بود. همه داشتند اورواچ بازی می‌کردند. هر چند وقت یک بار هم تریلرهای سینمایی کوتاه برای هرکدام از شخصیت‌ها منتشر می‌شد که در آن‌ها پیش‌زمینه‌ی داستانی شخصیت‌ها و جهان اورواچ شرح داده می‌شد. ایونت‌های فصلی در حال اضافه شدن به بازی بودند، یک عالمه اسکین جدید در حال ساخته شدن برای بازی بودند و ایونت‌های تابستانی در راه بودند. بعد با فرا رسیدن هالووین، موهبتی به نام انتقام جانکنستاین (Junkenstein’s Revenge) به مخاطبان عرضه شد. انتقام جانکنستاین اولین مینی‌گیم کوآپ «بازیکن در برابر دشمنان محیطی» (PVE) بود که به بازی اضافه شد. اضافه شدن انتقام جانکنستاین هیجان‌انگیز بود، چون این تصور را ایجاد کرد که بلیزارد قرار است به‌طور پیوسته محتوای جدید به بازی اضافه کند. دو قهرمان جدید – آنا (Ana) و سامبرا (Sombra) – به بازی اضافه شدند. خبر اضافه شدن سامبرا در قالب یک سری کد و پیام مخفی پنهان شده بود که کاربران اینترنت سعی کردند رمزگشایی کنند. بالاخره در بلیزکان ۲۰۱۶ او رسماً معرفی شد. اگر طرفدار اورواچ باشید احتمالاً همه‌ی این اتفاقات را یادتان می‌آید، چون همه‌یشان سر و صدای زیادی به پا کردند. بلیزکان ۲۰۱۶ نشان داد که آینده‌ی روشنی در انتظار اورواچ است. پس از رونمایی از سامبرا، از لیگ اورواچ پرده‌برداری شد. اگر احیاناً انگیزه داشتید تا در بازی مهارت کسب کنید، می‌توانستید عضو یکی از تیم‌های حرفه‌ای اورواچ شوید و حقوق دریافت کنید. هرکس که به بازی‌های رقابتی اهمیت می‌داد، حسابی از این خبر هیجان‌زده شد. این خبر بسیار مهم بود، چون رقابت تیم‌های جهانی سر اورواچ نشان می‌داد که بازی قرار است حسابی بزرگ شود. احتمالاً این چیزی بود که سران بلیزارد پیش خود فکر می‌کردند: لیگ آو لجندز (League of Legends)، دوران تو و رشد طبیعی‌ات به سر رسیده؛ اکنون وقت جوسازی مصنوعی است! (بعداً در این باره صحبت خواهیم کرد). در سال ۲۰۱۶ همه‌ی این خبرها عالی به نظر می‌رسیدند. همه‌چیز بسیار جدید به نظر می‌رسید. انگار که آینده در گروی اورواچ بود. بازی فروش فوق‌العاده‌ای داشت، تیم تولید محتوای بازی عملکردی عالی داشت، مردم داشتند صحنه‌ی رقابتی بازی را جدی می‌گرفتند و تورنمنت‌های اورواچ در حال برگزاری بودند. همه‌ی این اتفاقات هم داشتند خیلی سریع می‌افتادند. بنابراین منطق حکم می‌کرد که بلیزارد زودتر از موعد دست‌به‌کار شود و لیگ بازی را شروع کند، نه؟ یک سال گذشت و وارد سال ۲۰۱۷ شدیم. ۲۰۱۷ هم دوران خوبی بود. صحنه‌ی رقابتی بازی همچنان مفرح بود، بعضی استریمرها داشتند به‌خاطر استریم کردن اورواچ معروف می‌شدند، تریلرهای سینمایی همچنان در حال انتشار بودند، لیگ اورواچ داشت جان می‌گرفت و قهرمانان هم مرتباً در حال به‌روز شدن بودند. به‌طور کلی بازی در وضعیتی عالی قرار داشت. همچنین بلیزارد ایونت آپرایزینگ (Uprising) را به بازی اضافه کرد که باز هم یک حالت کوآپ «بازیکن در برابر محیط» بود که عملاً یک ماموریت داستانی بود که می‌توانستید با دوستان خود بازی کنید. این محتواها نوید آینده‌ی هیجان‌انگیزی را می‌دادند که در آن هر لحظه ممکن بود بلیزارد محتوای بزرگ بعدی را برای بازی منتشر کند و داستان بیشتری از جهان اورواچ را تعریف کند. به‌لطف الکترونیک آرتز (EA) و جنگ ستارگان: بتل‌فرانت ۲ (Star Wars: Battlefront 2)، ۲۰۱۷ سال جنجال لوت‌‌باکس (Lootbox) هم بود، در حدی که بعضی از دولت‌ها شروع به بررسی این پدیده کردند تا اگر در آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 99 تاريخ : پنجشنبه 31 شهريور 1401 ساعت: 11:17