خلاصه داستان قسمت پنجم سریال پوست شیر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت پنجم سریال پوست شیر از نظرتان می گذرد. «نعیم که ۱۵ سال زندانی بوده حالا از زندان آزاد می‌شود و به دیدار دخترش می‌رود. در سفر شمال با دخترش دختر او توسط افرادی دزدیده و کشته می‌شود. خشم نعیم برافروخته می‌شود و خود او به دنبال قاتل ان دخترش می‌گردد.»

تلفن نعیم زنگ می خورد و اسم ساحل روی آن می افتد، نعیم جواب میده ولی کسی پشت خط جواب گو نیست، کمی بعد بهش پیام میدن و فیلم ساحل قبل از مرگ که چه بلایی سرش آوردن را بهش نشون می دهند که نعیم حالش بد میشه و گوشیش را توی دیوار می کوبد.
لیلا در خونه خوابیده است که صدای در بیدارش می کنه و او بیرون میره که سجاد را می بیند، سجاد برای ماشین مشتری آورده که لیلا شوکه میشه و میگه خودم برای ماشین مشتری دارم و می خواد سوئیچ را ازش بگیرد که سجاد با بهزاد صحبت می کنه، لیلا گوشی و ازش می گیره تا خودش حرف بزنه که بهزاد تلفن را روش قطع می کند و لیلا ماسیده سر جاش می ایستد.
نعیم به کلانتری رفته تا فیلم را محب نشان بدهد و با اجازه او وارد کلانتری می شود.
نعیم دست دست می کنه تا حرف بزنه ولی بلاخره بعد از گذشت مدتی گوشی و هندسفریشو روی میز محب می ذاره تا او خودش تنهایی ببیند.
محب گوشی را بر می دارد و شروع به دیدن فیلم می کنه و حال نعیم دوباره بدتر از قبل شده و محب هم حال بهتری نداره و به حدی فشار عصبی بهش اومده که شروع به مشت کوبیدن روی زمین می کند و دستاشو گاز می گیره.
بعد از این که حالش بهتر میشه به اتاقش بر می گرده، نعیم به حدی حالش بده که همون جا سیگار می کشه و به او میگه این جام تا قاتل دخترمو پیدا کنی که او میگه هر کاری لازم باشه برای پیدا کردنش انجام میدم.
محب به او میگه شما یه طعمه یهویی نبودین و بلایی که سرتون اومد، تقصیر شما بوده و یه کسی ازتون کینه داره و بهتره بگید به کی مشکوکید…
نعیم شوکه شده و میگه من به کسی مشکوک نیستم که محب میگه یه چند وقتی تنها نمونید و پیش کسی بمونید چون ممکنه بیان بالا سرتون که نعیم میگه اگر بیان عزام عروسی میشه و بعد هم با گرفتن گوشیش از آن جا میره.
نعیم به قهوه خونه رفته و با دقت به همه کسایی که اون جا هستند نگاه می کنه، رضا هم پیشش است و نعیم میگه ما باید همه جا رو بگردیم و حتی شده این نعیم و از بین ببرم و با کل گذشتم خودمو بکنم زیر خاک می کنم.
نعیم یهو عصبی از جاش بلند میشه و با پرت کردن زغال تو صورت یه نفر میگه چرا انقد نگام می کنی و دعوای بزرگی راه می اندازد که رضا پشتش در میاد و او عصبی و بیخیال از قهوه خونه بیرون می زنه ولی دعوا حسابی بالا گرفته و اوضاع خوب نیست.
پلیس ها فیلم های دوربین های بین جاده ای را گرفتند و نگاه می کنند.
رضا تو خونه تلفنی با کسی حرف می زند و از او می خواد آمار کسی و بگیره براش و میگه پشت آقا نعیم حرف افتاده.
پلاک ماشین و صاحب ماشین پیدا شده و محب به سربازش میگه خودش مستقیما بره دنبال صاحب ماشین و اون و به کلانتری ببره.
رضا و نعیم با هم به جایی رفته اند تا دنبال قاتل احتمالی ساحل بگردند، نعیم سعی می کنه جلوی اومدن رضا رو بگیره که او میگه تا تهش هستم و با چوبش از ماشین پیاده میشه.
مژگان به در خانه لیلا رفته و بعد از معرفی خودش میگه آقا نعیم درباره ساحل با شما کار داره و تو پارک سر خیابون منتظرتونه.
لیلا با توپ پر به اون جا میره که نعیم میگه فقط می خوام بدونم کسی تو نبود من شما رو اذیت کرده یا نه که لیلا اسم خلیل را می آورد و می رود.
صاحب ماشین به کلانتری رفته که جناب سروان میگه ماشینش همون شب دزدیده شده و اعلام سرقت هم کرده و سوءسابقه هم نداره.
نعیم و رضا به خونه خانم مسنی رفته اند و نعیم از اون خانم سراغ خلیل را می گیره ولی باز هم کار به جایی نمی بره که ازش آدرس سمیه خواهر زاده ننه مجید را ازش می گیره تا به بهونه حلالیت به سراغش بره و خبری از خلیل بگیره.
محب و همکاراش از روی فیلم های پیدا شده متوجه شدند که قاتلای ساحل ۴ نفر بودند ولی موقع وقوع جرم ۳ نفر و محب بهشون میگه کل مسیر چک بشه تا بفهمن او کجا رفته.
نعیم به در خانه سمیه رفته و اون جا خلیل را پیدا می کنه اما باز راه به جایی نمی بره.
نعیم در حال رفتن به خونه است که صدرا سر راهش سبز میشه و ازش می خواد همراهش باشه که نعیم قبول نمی کنه و میگه به فکر مادر و پدرت باش.
صدرا تو ماشین نشسته و یاد روز های اول آشناییش با ساحل می افته و لحظه به لحظه را مرور می کند.
پلیس ها اون نفر چهارم که در صحنه وقوع جرم نبوده را تا حدودی پیدا کرده اند و در حال پیگیری های بیشتر هستند.

نوشته خلاصه داستان قسمت پنجم سریال پوست شیر اولین بار در بلاگ جدول یاب. پدیدار شد.