شیزوفرنی: از تاثیر روی تفکر تا تفسیری متفاوت از واقعیت

ساخت وبلاگ
شیزوفرنی یک بیماری روانی جدی است که روی چگونگی تفکر، احساس و رفتار فرد اثر می‌گذارد. افراد مبتلا به شیزوفرنی به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی ارتباط خود را با واقعیت از دست داده‌اند؛ امری که می‌تواند برای دوستان و خانواده و حتی خود آن‌ها آزاردهنده باشد. علائم شیزوفرنی این قابلیت را دارند که شرکت در فعالیت‌های معمول و روزمره را دشوار و حتی غیر ممکن سازند. وقتی شیزوفرنی در حالت فعال است، علائمی نظیر توهم، هذیان، اختلال توهم و فقدان انگیزه در فرد بروز پیدا می‌کنند. توهم‌ها غالبا به صورت شنیداری هستند و درک فرد از محیط پیرامون خود دچار اختلال یا به کلی نادرست است.با توجه به این علائم، فرد مبتلا به بیماری می‌تواند واقعیت را به گونه‌ای تفسیر کند که برای دیگران نامعمول است. فرد در این حالت قادر به ایجاد تمایز بین تخیلات و واقعیات نیست و امکان دارد به این باور برسد که دیگران قصد آسیب رساندن به او یا اطرافیانش را دارد و برای مقابله با این تهدیدها دست به عمل بزند ــ برای مثال، بستن تمام درها و پنجره‌ها برای محافظت از خانوادهٔ خود در برابر تجاوز همسایگان.افرادی که مبتلا به شیزوفرنی هستند از تغییر در رفتار خود آگاهی ندارند. آن‌ها احتمالا نمی‌پذیرند که رفتاری متفاوت دارند. علت این امر این است که برای آن‌ها مرز بین واقعیات بیرونی و درونی مشخص نیست و نمی‌توانند تفاوتی بین آن‌ها قائل شوند. این عدم آگاهی می‌تواند باعث شود که آن‌ها از دوستان و خانوادهٔ خود فاصله بگیرند و در برابر درمان مقاومت کنند.خوشبختانه درمان‌های موثری برای این بیماری در دسترس هستند. بسیاری از افرادی که از درمان شیزوفرنی بهره می‌برند می‌توانند در مدرسه، دانشگاه، یا اداره مشارکت کنند، استقلال یابند و روابط سالمی با دیگر افراد برقرار کنند.البته هیچ درمان قطعی برای شیزوفرنی در دسترس نیست، اما پژوهش‌ها روز به روز به درمان‌هایی نوآوردانه و ایمن‌تر دست پیدا می‌کنند. دانشمندان همچنین با مطالعهٔ ژنتیک، اجرای پژوهش‌های رفتاری و استفاده از تکنولوژی‌های تصویربرداری پیشرفته از ساختار و عملکرد مغز در حال پرده‌برداری از دلایل این بیماری هستند.با وجود این رویکردها و پیشرفت‌ها، تصور بر این است که چشم‌اندازهای روشنی در شناخت این بیماری مرموز وجود دارند و امیدها برای ظهور درمان‌های جدید و کارآمدتر از هر زمانی بیشتر هستند.تاریخ شیزوفرنیمستندات مربوط به سندروم‌های مشابه شیزوفرنی تا قبل از قرن نوزدهم بسیار نادر هستند. هاینریش شوله (Heinrich Schüle) در سال ۱۸۸۶ و آرنولد پیک (Arnold Pick) در سال ۱۸۹۱ اولین روان‌پزشکانی بودند که در گزارش این بیماری از نام Dementia praecox استفاده کردند؛ زوال عقلی زودرس.در سال ۱۸۹۳ امیل کریپلین (Emil Kraepelin) از این اصطلاح استفاده کرد تا بین دو نوع روان‌پریشی تمایز قائل شود: زوال عقلی زودرس و افسردگی جنون‌آمیز ــ بیماری‌ای که امروزه با نام اختلال دوقطبی می‌شناسیم. کریپلین عقیده داشت که زوال عقلی زودرس به علت وجود یک بیماری کلی‌تر و سیستماتیک در بدن به وجود می‌آید که اندام‌ها و اعصاب زیادی را تحت تاثیر قرار می‌داد.در آن زمان باور رایج بر این بود که این بیماری گونه‌ای پیش از موعد از زوال عقلی است که پس از بلوغ در افراد ظاهر و به مروز باعث زوال کلی مغز می‌شد. پس از این که شواهد نشان دادند این اختلال از نوع زوال‌پذیر نیست، اویگن بلویلر (Eugen Bleuler) در سال ۱۹۰۸ نام شیزوفرنی را برای آن انتخاب کرد.شیزوفرنی از دو کلمهٔ یونانی schizein و phrēn تشکیل شده که به ترتیب به معنی شکافتن و ذهن هستند. هدف از این نامگذاری توصیف شکاف عملکردی بین شخصیت، تفکر، حافظه و دریافت در فرد مبتلا بود.در اوایل قرن بیستم، کورت اشنایدر (Kurt Schneider) روانپزشک علائم روانی روانی شیزوفرنی را در دو گروه هذیان‌ها و توهمات دسته‌بندی کرد. هذیان‌ها مربوط به اختلالات قوه شنوایی بودند و اختلالات فکری در دستهٔ توهمات جا می‌گرفتند.این علائم، به علت اهمیتی که داشتند، علائم رده اول نام گرفتند. با این که علائم مربوط به اختلالات فکری اغلب با علائم افسردگی جنون‌آمیز نیز مرتبط بودند، عمدتا از آن‌ها برای تشخیص شیزوفرنی استفاده می‌شد.در سال ۲۰۱۳ علائم رده اول از نسخه پنجم راهنمای تشخیص و آماری اختلال‌های روانی (DMS-5) حذف شدند و امروزه کاربرد چندانی در تشخیص شیزوفرنی ندارند.علائم شیزوفرنیزمانی که بیماری فعال می‌شود، می‌توان آن را با حالت‌هایی که در آن فرد قادر به تشخیص تجربیات واقعی و غیر واقعی نیست، شناسایی کرد. درست مانند هر بیماری دیگر، شدت، مدت و تناوب علائم می‌توانند متغیر باشند. با این حال در افراد مبتلا به شیزوفرنی، تعداد علائم روان‌پریشی شدید با مسن شدن فرد کاهش می‌یابد.عدم استفاده از داروهای تجویزی، مصرف نوشیدنی‌های الکلی و مواد مخدر و شرایط استرس‌زا باعث افزایش علائم می‌شوند.به طور کلی، علائم شیزوفرنی در سه دسته جا می‌گیرند: علائم مثبت، علائم منفی و علائم شناختی.علائم مثبت علائمی هستند که در حالت معمولی فرد آن‌ها را تجربه نمی‌کند و تنها در دوره‌های روان‌پریشی شیزوفرنی ظاهر می‌شوند. توهم، هذیان و افکار و گفتار نامنظم به عنوان نمودهای روان‌پریشی در نظر گرفته می‌شوند.هذیان تجربهٔ شنیدن، دیدن، بوییدن، چشیدن یا لمس چیزهایی است که وجود ندارند. این تجربیات زنده و شفاف هستند و تفاوتی با دریافت‌های واقعی ندارند. هذیان‌های شنیداری، یا «شنیدن صداها»، در شیزوفرنی و دوره‌های روان‌پریشی مرتبط با آن از همه هذیان‌ها متداول‌تر هستند.توهماتْ باورهایی نادرست و ثابت هستند که علی‌رغم شواهد واضح و منطقی مبنی بر عدم وجودشان، توسط فرد بیمار حفظ می‌شوند. توهم آزار (یا پارانویا)، یعنی زمانی که فرد باور دارد او و/یا اطرافیانش توسط فرد یا گروهی دیگر مورد آزار و آسیب قرار می‌گیرند، از تمام توهم‌ها متداول‌تر است.اختلال در تجربیات مربوط به خود نیز از توهمات شایع به حساب می‌آیند. در این مورد فرد ممکن است احساس کند آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 8 شهريور 1401 ساعت: 15:34