بیلی وایلدر، فیلمسازِ مطرحِ آمریکایی یک توصیهی مشهور دارد که میگوید: «اگر با پردهی سوم مشکلی دارید، مشکلِ واقعی در پردهی اول است». عکسش هم میتواند حقیقت داشته باشد: اگر یکی از ماندگارترین پایانبندیهای تاریخِ ویدیوگیم را خلق کردهاید، دلایلش را در پردهی نخستِ
داستان جستوجو کنید. گرچه قسمت اولِ «لست آو آس» (که این روزها به مناسبتِ نسخهی بازسازیاش برای پلیاستیشن۵ مجددا به نُقل محافلِ ویدیوگیمی بدل شده) بهطور ویژهای به خاطر پیچیدگیِ اخلاقی و تماتیکِ پایانبندیِ ساختارشکنانهاش سوژهی تجزیه و تحلیلهای فراوانی بوده است، اما یکی از جنبههای مهجور و کمبهادادهشدهی نویسندگیاش نحوهی
آغازِ داستان است؛ جنبهای که در نگاه اول آنقدر عادی و متداول به نظر میرسد که تا وقتی به درستی
اجرا میشود، اهمیتش دستکم گرفته میشود و تازه تنها زمانیکه دچار لغزش میشود، غیبتش به چشم میآید. پس، سؤال این است: برای شروعِ داستانمان چه درسهایی میتوانیم از سناریوی «لست آو آس» بگیریم؟برای پاسخ به این سؤال باید از فیلمِ «فرزندان بشر»، ساختهی آلفونسو کوآرون، یکی از منابعِ الهامِ اصلی نیل دراکمن برای نگارشِ سناریوی
بازیاش کمک بگیریم؛ چراکه گرچه «فرزندان بشر» و «لست آو آس» ممکن است از لحاظ ظاهری آنقدرها به یکدیگر شباهت نداشته باشند، اما آنها در سطحی عمیقتر، در لایهی داستانگویی بهطرز تنگاتنگی خویشاوندانِ یکدیگر حساب میشوند. هر دو روایتگرِ اُدیسهای در یک دنیای پسا-آخرالزمانی که بشریت به مرز انقراض رسیده است، هستند؛ هردو پیرامونِ یک پروتاگونیستِ میانسالِ ترومازدهی پوچگرا (جوئل در بازی و تئو در فیلم) که فرزندشان را بر اثرِ یک پاندمی از دست دادهاند و به هیچ چیزی فراتر از بقایشان از روزی به روزی دیگر اهمیت نمیدهند اتفاق میاُفتند؛ هر دو توسط عضو یک گروهِ تروریستی/انقلابی استخدام میشوند (مارلین در بازی و جولین تیلور در فیلم) تا بستهی محرمانه و حساسی را که یک دختربچه از آب در میآید قاچاق کنند. پس از اینکه زنِ نیمههمدست/نیمهمعشوقهی پروتاگونیست بهطرز نابهنگامی کُشته میشود، آنها مجبور میشوند تا مأموریت را برخلافِ میلشان بهتنهایی به انتها برسانند. درنهایت، معلوم میشود دختری که مسئولیتِ حفاظت از او را برعهده دارند، کلیدِ معجزهآسای نجاتِ نسل بشر است (اِلی با وجود گازگرفتگیاش مُبتلا نشده است و کی هم اولین زن باردارِ دنیا در ۱۸ سال گذشته است).
چگونه میتوان چنین قوس شخصیتیِ تاثیرگذاری خلق کرد؟ چگونه میتوان پروتاگونیست را در مسیرِ منتهی به تحولی تمامعیار قرار داد؟ پاسخِ این سوالات را میتوان در کتاب «یادداشتهایی در باب کارگردانی» پیدا کرد؛ نویسندگانِ این کتاب توصیه میکنند: «بدانید که پایان در آغاز است. در تمامِ داستانهای خوب، سرانجامِ داستان جزیی ذاتی و اجتنابناپذیر از لحظهی افتتاحیه و تمام لحظاتِ مابینِ افتتاحیه و نتیجهگیری است. از زاویهی دیدِ مخاطب، نمایشنامه را تنها رو به عقب میتوان فهمید و درک کرد. مخاطب خواهد دید که تکتک عناصرِ نمایشنامه حیاتی بوده است؛ تکتک لحظاتِ تشکیلدهندهی داستان از ابتدا تا انتها در گرهگشایی یا انفجارِ نهایی سهیم بودهاند». به بیان دیگر، وضعیتِ پروتاگونیست در پایانِ داستان دیکتهکنندهی وضعیتِ او در ابتدای داستان است. بهشکلی که وقتی مسیرِ پیشرفت داستان را مرور میکنیم، متوجه میشویم همهچیز از لحظهی نخست درحالِ هدایتِ پروتاگونیست به سوی سرانجامِ گریزناپذیرِ نهاییاش بوده است. بنابراین، هدفمان از کالبدشکافی پردهی اولِ «لست آو آس» و «فرزندان بشر» فهمیدنِ این است که چگونه دنیاهای این دو داستان در ابتدا از تحولی که جوئل و تئو بهطرز مستاصلانهای به آن نیاز دارند جلوگیری میکنند، چگونه دیوارهای این دنیا سرنگون شده و پشت سر گذاشته میشوند و چگونه بذرِ تغییری که در پایانِ داستان در آنها میبینیم، در آغازِ داستان کاشته میشود و جوانه میزند.برای اینکه قوس شخصیتیِ پروتاگونیست به درستی زمینهچینی شود، نخست باید بدانیم که آن چگونه به پایان میرسد. پس، قبل از اینکه چگونگیِ جرقه خوردنِ داستان جوئل و تئو را بررسی کنیم، اول باید نحوهی به پایان رسیدن آنها را مرور کنیم. تئو در مسیرِ منتهی به پایانِ «فرزندان بشر» همهچیزش را در راهِ جنگیدن برای آیندهی بشریت به خطر میاندازد و زندگیاش را در راستای محافظت از دخترِ باردار، در راستای فراهم کردنِ یک اُمید تازه برای دنیایی که جزیی از آن نخواهد بود، فدا میکند. در مقابل، گرچه پایانبندی «لست آو آس» با بهم ریختنِ تعریفِ سنتیمان از قهرمان و تبهکار بزرگترین نقطهی تمایزش در مقایسه با «فرزندان بشر» حساب میشود، اما تحولِ جوئل و تئو در بنیادیترین سطحش با یکدیگر یکسان است: اگر او در قالبِ دختر باردار هدفِ والاتری برای مُردن پیدا میکند، جوئل هم در قالبِ اِلی چنان انگیزهی تازهای برای زندگی کردن پیدا میکند که حاضر است با متوقف کردنِ عمل جراحیاش که به مرگِ دومین دخترش منجر خواهد شد، تنها شانسِ نجات بشریت را از آن دریغ کند.هدفمان از کالبدشکافی پردهی اولِ لست آو آس و فرزندان بشر فهمیدنِ این است که چگونه دنیاهای این دو داستان در ابتدا از تحولی که جوئل و تئو به آن نیاز دارند جلوگیری میکنند و چگونه بذر تغییری که در پایانِ داستان در آنها میبینیم، در آغاز داستان کاشته میشود و جوانه میزندهردو عشق و اُمیدی را که فکر میکردند در وجودشان مُرده است مجددا کشف میکنند، اما از روشهای کاملا متضادی برای ابرازِ آن استفاده میکنند: یکی درنهایت ازخودگذشتگی جانش را فدای بشریت میکند و دیگری با خودخواهی ترسناک اما قابلدرکی بشریت را فدای عشقش به اِلی میکند. این اهداف که جوئل و تئو را از حاشیهی امنشان خارج میکنند و آنها با تصمیمگیریِ نهاییشان وادار میشوند به آن اعتراف کنند، نقش حقیقتِ غایی داستانهایشان را ایفا میکنند: تئو برخلافِ چیزی ک آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 61 تاريخ : پنجشنبه 31 شهريور 1401 ساعت: 11:17