۱۰ میلیارد دلار از تاریخ هنر جهان بدون بیمه زیر پای حشرات

ساخت وبلاگ
محمود نورائی: موزه هنرهای معاصر تهران به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین گنجینه‌های هنر مدرن و معاصر دنیا، در اذهان هنردوستان سراسر جهان شناخته می‌شود. گنجینه‌ای که هم‌زمان با تغییر رویکردهای جهانی به صنعت توریسم، موج تأسیس موزه‌های جهانی و خرید آثار هنری، به شکل دقیق گردآوری شد تا به‌مرور جریانات هنر مدرن و گفتمان‌های آوانگارد هنری که در دهه ۷۰ میلادی شکل گرفتند بپردازد. آثاری که قرار بود جایگاه فرهنگی و هنردوستی ایرانیان را در کانون توجه جهانیان قرار دهد و زمینه رشد گفتمان‌های هنری در کشور را فراهم کند. از سوی دیگر این آثار پس از رشد تصاعدی قیمت نفت، به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری، از پول ملت ایران خریداری شدند و با ارزش‌افزوده‌ای که در ۴۵ سال گذشته داشته‌اند، از سوی برخی از کارشناسان به‌عنوان مهم‌ترین سرمایه‌گذاری ایران، پس از ملی شدن صنعت نفت، از آن یاد می‌شود. آثاری که بر اساس اعلام دانا استاین، مشاور هنری موزه که مسئول خرید بخش اصلی آثار جمع‌آوری‌شده برای موزه هنرهای معاصر بود، کل مبلغ هزینه شده برای این گنجینه مبلغی در حدود ۴۰ میلیون دلار اعلام شده؛ اما بر اساس تخمین UBS (یونیون بانک سوئیس) در سال ۲۰۱۴، گنجینه این موزه حدود ۱۰ میلیارد دلار ارزش‌ دارد. برشماری برخی از زوایای ارزش مادی و معنوی موزه هنرهای معاصر تهران به‌خوبی نشان می‌دهد که اهمال صورت گرفته در مورد آثار موزه چه فاجعه عمیقی است؛ اما آیا پیدا شدن دو حشره و تخم‌های آن‌ها پای عکسی از «برند و هیلا بِکر» را باید مرتبط به کم‌کاری امروز مسئولان موزه دانست؟ اگرچه می‌شود از زاویه تنگ‌نظر نگاه سیاسی چنین برداشتی کرد و این کوتاهی را به دولت دیروز و امروز نسبت داد، اما اگر با زاویه دید جامع‌نگر فرهنگی به این موضوع بنگریم، به‌راحتی درمی‌یابیم که این فاجعه عمق بسیار دارد. نبود برنامه کلان برای استفاده از سرمایه ملی موزه هنرهای معاصر و گنجینه مهم آن، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچ‌گاه به‌درستی درک نشد و هیچ مقام و مسئولی نتوانست برنامه کلانی برای آن در نظر بگیرد. اینکه آثار گنجینه موزه، حتی به تعداد انگشتان دست هم تاکنون به نمایش درنیامده و آثار بسیاری در موزه وجود دارد که هنوز از گنجینه خارج نشده‌اند، خود گواهی بر این مدعاست. همان‌طور که نمایشگاه «مینی‌مالیسم و کانسپچوال آرت» که این روزها در موزه هنرهای معاصر برپاست، برای اولین بار برخی از آثار را از گنجینه بیرون آورده و به نمایش گذاشته است. در حقیقت همین‌که چنین آثار مهم جهانی را برای ۴۵ سال در یک مخزن حبس کردیم، تخریب فرهنگی صورت گرفته که اتفاقاً بارها طی سالیان گذشته در نشریات جهانی به آن اشاره شده است. البته این اقدام نه‌تنها بخشی از تاریخ هنر جهان را از انظار عمومی پنهان کرد، بلکه صدمه بسیاری را نیز به فرهنگ و هنر داخل کشور زد. اینکه در کشوری که یکی از پنج گنجینه هنر مدرن و معاصر دنیا را در دل خود دارد، همچنان دروس دانشگاهی آن تحت سیطره هنر مدرن پیش از جنگ‌های جهانی است و هنوز مردم آن جامعه از آثار مفهومی و جریانات معاصر هنر بی‌اطلاع هستند، اقدامی انتحاری علیه فرهنگ و هنر آن کشور هم محسوب می‌شود. در حقیقت اگر این آثار به‌طور مرتب از گنجینه خارج و به نمایش عمومی در می‌آمدند و گالری‌های موزه از این آثار میزبانی می‌کردند، شاید شاهد چنین فاجعه‌ای نبودیم. در کنار این موضوع در نظر بگیریم، اگر مسئولان هوش اقتصادی داشتند چگونه می‌توانستند از نمایش چنین آثاری برای جذب گردشگر بهره ببرند. کافی است در نظر داشته باشیم که اولین مرکز مهم هنرهای مدرن و معاصر جهان، موزه ژرژ پمپید، سالانه ۵ میلیون گردشگر را میزبانی می‌کند و موزه هنرهای معاصر تهران به‌عنوان پنجمین گنجینه مهم هنر مدرن و معاصر، بازدیدکنندگانش در سال، زیر ۱۰۰ هزار نفر، است. در کنار این موضوع باید اشاره کرد حتی هنوز این موزه جهانی، لیست دقیق اموال خود را منتشر نکرده و همچنان سایتی برای اطلاعات موزه در دسترس نیست و اگر پژوهشگری بخواهد به ‌عکس اثری از گنجینه دسترسی داشته باشد، در عصر اطلاعات، باید شیوه منسوخ‌شده نامه‌نگاری را در پیش بگیرد و در آخر با جواب، نه! روبرو شود. به نظر می‌رسد که دمیدن بر خاکستر سهل‌انگاری‌های‌ گذشته کاری عبث است، وقتی به ساختار فعلی موزه هنرهای معاصر تهران نگاه دقیق‌تری داشته باشیم. بیشتر بخوانید: حشرات زیر قاب عکس‌های خانواده بکر/ رئیس موزه هنرهای معاصر: از آثار موزه آفت زدایی شده است موزه هنرهای معاصر درباره مشاهده حشرات توضیح داد/عکس تعطیلی موزه هنرهای معاصر تهران برای آفت زدایی ببینید | عامل هجوم حشرات گنجینه موزه هنرهای معاصر ایران ۱۰ میلیارد دلار اثر هنری بدون بیمه اولین کوتاهی شاید بیمه آثار گنجینه موزه است، طی ۱۷ سال خبرنگاری در حوزه هنرهای تجسمی، بارها این موضوع را در نشست‌های خبری موزه مطرح و پیگیری کردم و همواره یک پاسخ شنیدم، «بیمه آثار به دلیل ارزش زیاد آن‌ها از توان مالی دولت خارج است.» واقعیتی که نمی‌توان کتمان کرد. وقتی ارزش مالی این آثار را در نظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که هزینه بیمه سالانه آثار موزه، با کل بودجه حوزه فرهنگ و هنر کشور، برابری می‌کند. به‌طور مثال در سال ۹۱ یک اثر از گنجینه برای نمایشگاه جکسون پولاک در ژاپن به موزه توکیو امانت داده شد، که ارزش این اثر برای بیمه آن ۲۰۰ میلیون دلار تخمین زده شد، حال در نظر بگیرید هزینه بیمه گنجینه ارزشمندی که در اختیار موزه است، چقدر خواهد بود. جالب‌تر آنکه وقتی این اثر از ژاپن بازگشت، گمرک به دلیل بدهی وزارت فرهنگ و ارشاد دولت دهم، این اثر را گروگان گرفت و برای چند روز در نمازخانه آن را بدون امکانات نگهداری کرد. در همان زمان موضوع گروگان‌گیری آثار هنری در ایران توسط رسانه‌های خارجی به موضوع داغی بدل شد؛ اما آیا به خاطر نبود بودجه می‌توان از بیمه چنین سرمایه هنگفتی که متعلق به مردم ایران است، گذشت؟ آیا چنین سرمایه‌ای توانایی آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 8 شهريور 1401 ساعت: 15:34