(نا)فیلمهایی کلیشهای و غیر قابل تحمل، فضاها و لوکیشنهای تکراری (عمدتا در تسخیر پایتخت) که از فرط بیسلیقگی در انتخاب و اجرا توی ذوق میزنند و در نهایت شخصیتهایی ابتر که گویی فیلم به فیلم از روی یکدیگر تکثیر میشوند؛ اینها اشاراتی کوتاه به روند زوالی بود که
سینمای ایران طی این سالیان با قدرت مشغول به پیمودن آن بوده و است. به عبارتی ما در این مرز و بوم با سینمایی غیرطبیعی مواجهایم که نه تنها در آن نشانی از تنوع ژانری و داستانی نیست، که حتی به ظرفیتهای کمنظیر و متکثر فرهنگی/جغرافیایی خود نیز بیتوجه است.
مشکل عمده در فیلمهای ایرانی به عدم توانایی آنها در ساخت پسزمینه، اعم از تصویر شهر و معماری آن، و همچنین نابلدی در ترسیم شخصیتها و توجه به حساسیتهای زیستی متنوع آنها متناسب با زیستبومی که در آن واقع شدهاند بازمیگردد. فیلمها باید به مخاطب امکان تجربه فضاهای بکر شهری/روستایی را بدهند؛ با وجود تمام آن دخل و تصرفی که
فیلمساز در آن بنا به مقتضیات تکنیکی و امکانات و محدودیتهای قصهاش میکند. حال در شرایطی که این عناصر پسزمینه در فیلمهای ما شکل نمیگیرد، انتظار مواجهه با شخصیتهایی شناسنامهدار عبث است. با تمام این تفاسیر و در این وضعیت که ما با انبوهی شخصیت بیهویت مواجهایم، اهمیت حضور فیلمسازانی که
برای خلق شخصیتهایی ویژه با بهره بردن از نکات ذکر شده تلاش کردهاند، پررنگتر است و این آثار در اذهان ماندگارتر. یکی از این انگشتشمار فیلمسازان ویژه سینمای ایران در دهه اخیر،
آیدا پناهنده بود.
آیدا پناهنده؛ چشم نگرانی برای انسان
کارگردانی که مواجههاش با شخصیتهای زن آثارش و مسائل آنها، در این حداقل دو دهه اخیر کمنظیر بوده و به شدت واقعی است. او با دوری جستن آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید...
ما را در سایت آموزش آشپزی و مطالب جالب جدید دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : موزیک دان ash بازدید : 102 تاريخ : چهارشنبه 29 تير 1401 ساعت: 16:20